۱۳۹۰ مهر ۲۶, سه‌شنبه

سایتی دیگر؛ رسته از بند سانسور و اندیشه ورزی در آزادی

سه سالی از بسته شدن اولین سایت اینترنتی من می‌گذرد؛ سه سالی پر حادثه در ایران و بیرون آمدنم از آنجا و تن به تبعید و مهاجرتی تحمیلی دادن. تبعیدی که به دنبال خفقان و سانسور گسترده‌تر از پیش بر فکر، ذهن، نوشته و انسانیت اعمال می‌شود.

به باور من سانسور توهین به شعور و منش انسان است؛ وقیحانه بر هویت انسان هجوم می‌آورد و راه بر اظهار آزادانه و بی‌قید و بند شخصیت و اندیشه می‌بندد. سانسور برآمدی از سیطره جهل و خرافه است که به هیچ اصل انسانی و اخلاقی پای بند نیست؛ بی‌محابا اندیشه و اندیشمندان را به مسلخ توقیف و غیرمجاز بودن می‌برد و از خلاقیت و تولید فکر بشدت جلوگیری می‌کند.

سانسوریان آنجا که بنیان خویش بر باد دیده و اندیشه را در مواجهه با آموزه‌های روزگار سپری شده خود به نظاره می‌نشینند، دستگاه بررسی کتاب راه می‌اندازند، تا با جلوگیری از نشر و پخش اندیشه و اخلاق، چند صباحی بیشتر در عمر ننگین و ضدانسانی دوام داشته باشند.

آنان از این دقیقه غافلند که اندیشه و اندیشمند آبشخور پخش پیدا می‌کند و هیچ انسان آزاده و دارای فکر و هنری به انتظار صدور مجوز نمی‌نشیند. خصوصن که در دنیای امروز راه‌های تازه‌ای برای نشر و پخش پدید آمده و فضای دموکراتیک اینترنت، راه بر هر نظارت و سانسوری بسته است.

سانسوریان به تلافی ابراز آزادانه اندیشه و هنر، مجهولات و خرافه‌ها را در جامعه به نمایش می‌گذارند؛ کالاهایی که وانموده‌ای از اندیشه و هنرند و حتا به کوتاهی هم نمی‌توانند ذهن و زبان انسان‌ها را تأمین کنند و جای بر واقعیت اندیشه و هنر تنگ گیرند.

در زمانه سانسور و نظارت و صدور مجوز برای اعلان اندیشه و هنر، خردمندان در تنهایی خود و خفای اندیشه گرانه‌ای به تولید و بازآموزی و ثبت خلاقیت‌های ادبی و هنری می‌نشینند و با این کار، به مقابله با دستگاه سانسور می‌پردازند؛ آنان به درستی فهمیده‌اند که خشکاندن اندیشه و هنر در دستور کار سانسوریان قرار گرفته و در چرخه انسانیت و توحش، مدنیت و خرافه، به ندای خرد و احساس پاسخ داده و از آن میانه، اندیشه و ادبیات شکل می‌گیرند.

از این لحاظ است که سانسوریان دشمنان قسم خورده فلسفه، علم و ادبیات هستند. بیهوده بر توقیف رمان و تاریخ پای می‌فشارند و عرض خود می‌برند و زحمت کشور می‌دارند. بی‌درنگ نباید از اثرات مخرب سانسور در جامعه غفلت کنیم و خوشبینانه بر بیهودگی دستگاه سانسور پوزخند زنیم؛ چرا که سانسور مانعی اگرچه به کوتاهی در تولید هنر و ادبیات می‌گشاید و فرهنگ جامعه را با وقفه‌ای ای بسا غیرقابل جبران درگیر می‌سازد؛ توقیف نزدیک به چهار هزار عنوان کتاب در ایران زمین و معطل ماندن متن‌هایی در اندیشه و هنر و ادبیات، شاهدی بر این مساله است.

اهمیت این معضل زمانی بیشتر می‌شود که در سویه دیگر جهان، اندیشه و ادبیات با فراغ بال و در کمال آزادی و برابری به تولید فکر می‌پردازد و با هر انتشاری، بر غنای فرهنگ انسانی و بالندگی تمدن سیاره‌ای می‌افزاید؛ افسوس و هزاران افسوس که نویسندگان و هنرمندان ایرانی را به واسطه سیطره ضدانسانی و خرافی دستگاه سانسور با تمامی عقبه و پیشخوانش، در این ضیافت فرهنگ جهانی حضوری نیست و به یقین این شکستن سد سانسور با لایه‌های استبدادی و رویه‌های خرافی آن، مجالی برای تولید فکر و خلاقیت‌های هنری و ادبی برای نویسندگان اندیشمندان ایرانی فراهم خواهد ساخت.

***

من برای رهایی جان و ذهن از سانسوریان و مستبدان به دیار غیر افتاده‌ام و در فضای شبکه جهانی اینترنت به نوشتن می‌پردازم؛ بسان اعتراض و مقابله با سانسور و خفقان و در راهیابی به اندیشه‌های انسانی و خردمندانه؛ در این مقام به اندیشه من، واقعیت‌ به‌ وجود آورنده اندیشه‌ است‌ و اندیشه‌ در تبیین‌ و توضیح‌ واقعیات‌ است‌ که‌ به‌ محک‌ آزمون‌ و خطا گذاشته‌ می‌شود؛ فهم‌، تحلیل‌ و تأویل‌ واقعیت‌ از یک‌ طرف‌ بر زبان‌ اندیشمند مبتنی‌ و از طرف‌ دیگر بر زمانمندی‌ واقعیت‌ متکی‌ است‌.

جمع‌ میان‌ اندیشه‌ و واقعیت‌، افق‌ دانایی‌ را تشکیل‌ می‌دهند. این‌ افق‌ در پی‌ کاوش‌ از زیست‌ جهان‌ زمانی‌، روانی‌، تاریخی‌ و اخلاقی‌ خود به‌ واقعیتی‌ جدید تبدیل‌ شده‌ است‌. بلافاصله‌ باید اضافه‌ کرد که‌ واقعیت‌ و هم‌ اندیشه‌ برآمد و حاصل‌ چشم‌اندازی‌ هستند که‌ افق‌ دانایی‌ در تعامل‌ با زیست‌ جهان‌ آن‌ را پدیدار ساخته‌ است‌.

اندیشه­‌ها در رهگذر تاریخ دچار تحول و دگردیسی می‌­شوند و برای اینکه بتوانند پاسخگوی نیاز زمانه خود باشند، ناچارند در عرصۀ بیان و کنش از کارآمدی بالایی برخوردار باشند. بی­‌تردید تشخیص کارآمدی و یا عقیم بودن اندیشه­‌ای در راستای همسویی آن با کنش‌­های اجتماعی، بازی‌های زبانی، عملکردهای سیاسی، آموزه­‌های دینی و انگاره‌­های اجتماعی میسر بوده و هر‌گاه اندیشه­‌ای در تکاپوی عملی و نظری خود بیانگر کنش‌­های عینی باشد، در واقع یک گفتمان پدیدار خواهد شد.

تحلیل گفتمانی اندیشه­‌ها یکی از چندین راه و روشی است که به عرضۀ کارآمدی اندیشه و تقاضای جامعه انسانی در بهره‌­گیری از آن­‌ها می‌­پردازد و با تمسک به کاوش از تبار تاریخی اندیشه­‌ها، نحوه شکل گیری آن­‌ها را در پروسه تاریخمندی به مداقه عقلانی می‌­گذارد.

اینکه اندیشه در برآورد کدامین کنش به سوی ایده­‌ای میل نموده است؟ و اندیشه­‌ای بر پایه نضج و تکامل کدامین فکر و ایده به بار نشسته است؟ و زیر ساخت‌­های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک اندیشه از کدامین آبشخور اندیشگی و تأمل فرزانگی سیراب می‌­شود؟ از مسایلی هستند که در شکل گیری یک اندیشه به مثابه گفتمان دخیل بوده و محدودۀ تحلیل گفتمانی اندیشه­‌ها را با عنایت به زیر ساخت­‌های کنشی آنان به بحث می‌­گذارد.

تاریخ یکصد ساله گذشته ایران زمین به هر صورتی که در نظر بگیریم، حکایت از کشاکش با تجدد دارد و هر اندیشه و کنشی در رابطه با مدرنیته قابل تأمل و توجیه است؛ حتی می‌توان کشاکش با تجدد در ایران را به یکصد سال پیش‌تر هم برد و اولین برخوردهای جامعه ایرانی را با دنیای جدید، از زمانه پیش زمینه‌های وقوع جنگ‌های ایران و روسیه و انعقاد معاهده ایران و انگلیس به تأمل و تحقیق گذاشت، در دویست سال گذشته، ورود عنصر تجدد به کشورمان تمامی لایه‌های زیستی و فرهنگی را به چالش گرفته و آدمی دیگر و عالمی دیگر برایمان به ارمغان آورده است؛ تأثیر تجدد حتی معیارهای اخلاقی و باورهای دینی را از تغییرات و تحولات ساختاری بی‌نصیب نگذاشته و در کنار پدیداری فرهنگ و سیاست تازه، شیوه‌ای از زیست اجتماعی و اقتصادی را در سده‌ای که گذشت، پیش کشیده است.

داستان سیر اودیسه وار مدرنیته در ایران، هم چنان در راه و ایده‌ها و کنش‌های آن، پروژه‌ای ناتمام بشمار می‌روند؛ آسیب‌شناسی این ناتمامی در سنجش عقلانی سنت و برخورد عملی با مدرنیته را می‌طلبد؛ زمینه‌ای که در بیشتر کارکردهای فرهنگی و سیاسی – اجتماعی نادیده گرفته شده‌اند و دور نیست که اصرار بر این نادیدگی، فرهنگ ایران را از گردونه جهانی الگوهای زندگی و مفاهیم اندیشگی مدرنیته خارج سازد.

در بررسی موشکافانه از علل و عوامل زمینه‌های مدرنیته و عدم جذب واقعی و نهادینه آن‌ها در جامعه و فکر ایرانی، مشروطیت با مقدمات فکری و اجتماعی و توابع سیاسی و فرهنگی‌اش، اولویت کنش فکری و شفاف سازی مفاهیم و مقولات مدرنیته را ضرورت داده است؛ مطالب، متن‌ها و نوشته‌هایی که در این سایت ارائه خواهند شد، ناظر به تلاقی ایران و مدرنیته در زمینه‌های اندیشه و ادبیات است که در آن‌ها سعی می‌کنم بیشتر بنیان‌های فکری و سیاسی چگونگی این برخورد‌ها را به استناد رویدادهای تاریخی و کنش‌های ایرانیان در برابر آن‌ها روشن سازم و ایده‌هایی را که برآمد ورود مدرنیته به ذهنیت ایرانی بوده، تا حدی که من می‌دانستم پاسخ دهم.

در مطالعات و تحقیقاتم، من مشروطیت را به عنوان نماد مدرنیته در ایران و نقطه اساسی برخورد تمدن مدرن با فرهنگ و اجتماع ایرانی در نظر گرفته‌ام و هر رویدادی را در دویست سال شکل گیری تاریخ معاصر کشورمان را با این محک به آزمون گفتگوی علنی گذاشته‌ام. بی‌تردید مشروطیت در ایران‌‌ همان مدرنیته است در راه نوسازی همه جانبه ایران زمین.

***

اکنون به پیشنهاد، همت و همکاری دوستانی که همیشه بر من لطف صمیمانه دارند، سایت شخصی‌ام را در فضای ارتباطات آزاد و شبکه جهانی اینترنت باز می‌گشایم تا محیطی باشد برای آزادانه نوشتن و از آزادی نوشتن؛ کنش‌هایی که در ایران زمین جرم است و بدعت.

با آنچه در این نوشتار آغازین ارائه کردم، زمینه‌های مطالعاتی و تحقیقاتی من که در طول بیش از بیست سال (اولین نوشته من در دی ماه ۱۳۶۹ خورشیدی منتشر شد.) شروع، ادامه و انتشار یافته، ساختار این سایت را هم تشکیل می‌دهند؛ این زمینه‌ها که عبارتند از:

بنیان‌های مدرنیته، تاریخ اندیشه، مدرنیسم ادبی و مشروطیت در ایران، به مطالعه، تحقیق، سنجش و نوشتن در بیش از بیست عنوان کتاب و حدود سیصد مقاله، چندین کتاب آماده چاپ، توقیف شده و در حال انجام، جای گرفته‌اند و در کارنامه فرهنگی و زندگی فکری من ثبت شده‌اند.

۱۳۹۰ مهر ۲۵, دوشنبه

در دست انتشار


كتاب ها و انديشه ها

اشاره
آدمی با اندیشه از دیگران متمایز است و اندیشه‌ها در کتاب‌ها به دیگران می‌رسد؛ کتاب و اندیشه حکایت زندگی آدمی هستند. اندیشه‌ها در رهگذر تاریخ دچار تحول و دگردیسی می‌شوند و برای اینکه بتوانند پاسخگوی نیاز زمانه خود باشند، ناچارند در عرصه بیان و کنش از کارآمد بالایی برخوردار و در نوشتار‌ها ثبت و ضبط باشند.

بی‌تردید تشخیص کارآمدی و یا عقیم بودن اندیشه‌ای که در نوشته و متنی منتشر شده است، در راستای همسویی آن با کنش‌های اجتماعی، بازی‌های زبانی، عملکردهای سیاسی، آموزه‌های دینی و انگاره‌های اجتماعی می‌سر بوده و هر‌گاه اندیشه‌ای در تکاپوی عملی و نظری خود بیانگر کنش‌های عینی باشد، در واقع یک گفتمان واقعی در قالب‌های ادبی- سیاسی- تاریخ نگاری و اندیشگی پدیدار خواهد شد.

تحلیل اندیشه‌هایی که در متونی منتشر شده‌اند، یکی از چندین راه و روشی است که به عرضه کارآمدی اندیشه و تقاضای جامعة انسانی در بهره گیری از آن‌ها می‌پردازد و با تمسک به کاوش از تبار تاریخی اندیشه‌ها، نحوة شکل گیری آن‌ها را در پروسه تاریخمندی به مداقه عقلانی می‌گذارد. اینکه اندیشه در برآورد کدامین کنش به سوی ایدهای میل نموده است؟ و اندیشه‌ای بر پایة نضج و تکامل کدامین فکر و ایده به بار نشسته است؟ و زیرساخت‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک اندیشه از کدامین آبشخور اندیشگی و تأمل فرزانگی سیراب می‌شود؟ از مسایلی هستند که در شکل گیری یک اندیشه به مثابه متن و کتاب دخیل بوده و محدوده تحلیل ادبی و تاریخی اندیشه‌ها را با عنایت به زیر ساخت‌های کنشی آنان در متون و کتاب‌ها و نوشته‌ها به بحث می‌گذارد.

ستون «کتاب‌ها و اندیشه‌ها» قرار بود به صورت ستونی ثابت در مجله «بخارا» منتشر شود که مهاجرت نابهنگام من آن را مختل کرد؛ اکنون در خارج از ایران‌‌ همان ستون را با تاملاتی در نوشته‌های مطالعه و تحقیقاتم پی می‌گیرم.

******

۱-گفتمانی برای تمام فصول، جبار پورحسینی، تهران، انتشارات دستان.

تاریخ صد سال گذشته در قالب‌های مختلف و روایت‌های گوناگون نگاشته شده است؛ این کتاب تاریخ سی و هفت ساله تحولات ایران در پادشاهی محمد رضا پهلوی را از دیدگاه تاریخ سیاسی و در ارتباط با رویدادهای دپلماتیک نوشته است؛ مؤلف پیشگفتار را به تعریف مساله، سوالات اصلی و فرعی، نگاهی به تاریخ تاخت و تازهای بزرگ بر سرزمین ایران اختصاص داده است.

فصل اول به سیتسم اجرایی حول گفتمان هویت ملی و تاثیر آن بر امنیت ملی پرداخته و به تحلیل ناسیونالیسم رسمی رژیم پهلوی و ارتباط آن با مدرنیزاسیون- وابستگی به غرب- احزاب و اشتباهات رژیم می‌پردازد. در نوشتار پورحسینی، ایدئولوژی رسمی دولت پهلوی ناسیونالیسمی است که به کارکردهای داخلی و جهانی آن مشروعیت می‌دهد؛ مؤلف ناسیونالیسم رسمی را در مواجهه با افکار سیاسی اپوزیسیون و مخالفان رژیم به بحث گذاشته است. در ناسیونالیسم پهلوی، به باور مؤلف، سیاست‌های اسلام زدایی و مدرنیزاسیون جای دارند و به استناد اقدام و گفتار پادشاهی، در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.

فصل دوم نقش نویسندگان، شعرا و روشنفکران در مشروعیت بخشی بر گفتمان هویت ملی پهلویسم و رابطه آن با امنیت ملی می‌پردازد؛ ارزش زدایی، ایرانی گرایی در ادبیات داستانی دوره پهلوی دوم، به نوشته مؤلف از عوامل تاثیر گذار بر هویت ملی آن دوره است؛ در مقابل ادبیات ضد رژیم و گفتارهای اسلام گرایی آل احمد و علی شریعتی، چونان بدیلی بر ناسیونالیسم رسمی مورد نظر بوده است. تشکیل احزاب هم از این دوگانگی ناسیونایستی بی‌نصیب نمانده است.

چه احزاب دولتی و چه احزاب ضد دولتی در زمانه پهلویسم، مبتنی بر ناسیونالیسم و ایرانگرایی بوده است. بخشی از این فصل به تاثیرات مخرب کودتای ۲۸ مرداد بر گفتمان هویت ملی پرداخته و رویکرد سوسیالیستی به ادبیات و هویت، به عنوان مخالفت و ضدیت با ناسیونالیسم و هویت گرایی پهلویسم مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.

فصل سوم از نقش و تاثیر متغیرهای منطقه‌ای و بین المللی در تثبیت گفتمان هویت ملی دولت پهلوی و تاثیر آن بر امنیت ملی در دوره تاریخی مورد پژوهش کتاب پرداخته است؛ در این فصل مؤلف به رکنی دیگر از هویت ملی ایرانیان در دوره مورد بررسی کتاب پرداخته و آن را در سیاست‌های دیپلماتیک دو ابر قدرت زمانه و ایفای نقش ایران در منطقه خاورمیانه به بحث گذاشته است.

تقابل ناسیونالیسم عرب با ایدئولوژی رسمی پهلوی از یک سو و تاثیر سیاست‌های امریکا در منطقه از سوی دیگر، متغیرهای منطقه‌ای و بین المللی را در تثبیت گفتمان هویت ملی و تاثیر آن بر امنیت ملی دوره محمد رضا شاه در خود جای داده است.

حاصل تحقیق و نوشتار جبار پورحسینی اینکه: «مفصل بندی شاه از هویت ملی در حزوه داخلی، اسلام را دگر خود معرفی کرد و با علم کردن سکیولاریسم و سیطره اندیشه اومانیستی، دین را به حاشیه راند، در حوزه منطقه‌ای، عرب را دگر ایدئولوژیکی خود قلمداد می‌کرد و ناسیونالیسم رسمی را در این حوزه مطرح کرده بود که به تقابل ایرانیت و عربیت در منطقه انجامید و عرب ستیزی جزیی از گفتمان هویتی منطقه‌ای شد. در حوزه بین المللی نیز الگوی توسعه خطی مدرنیسم عرب را به صورت راهبردی شیرازه گفتمان هویت ملی خود قرار داد و به این ترتیب سوسیالیسم شوروی را دگر خود در نظر گرفت...»

مصاحبه‌ها


ادبیات مدرنیستی


مشروطه پژوهی


کتاب‌شناسی من

۱-کتاب‌های تألیفی چاپ شده:
۱-۱-گفتمان‌ فرهنگی‌ ـ سیاسی‌ خاتمی‌، تهران‌، انتشارات‌ شفیعی‌، زمستان‌ ۱۳۷۸.
۲-۱-فراسوی‌ پست‌ مدرنیته‌ (اندیشه‌ی‌ شبکه‌ای‌، فلسفه‌ی‌ سنتی‌ و هویت‌ ایرانی‌)، تهران‌، انتشارات‌ شفیعی‌، آذرماه ‌۱۳۸۰.
۳-۱-قدرت‌ سیاسی‌ در اندیشه‌ ایرانی‌ از فارابی‌ تا نائینی‌، تهران‌، انتشارات‌ کویر، اردیبهشت‌ ماه‌ ۱۳۸۲؛ چاپ‌ دوم‌ آبان‌ ماه‌ ۱۳۸۲؛ چاپ‌ سوم‌ ۱۳۸۴.
۴-۱-فریدون‌ آدمیت‌ و تاریخ‌ مدرنیته‌ در عصر مشروطیت‌: اندیشه‌های‌ ایرانی‌ ۱، تهران‌، انتشارات‌ کویر، ۱۳۸۲؛ چاپ‌ دوم‌: ۱۳۸۳؛ چاپ سوم: ۱۳۸۸.
۵-۱-پرسش‌ از انحطاط‌ ایران‌ ـ بازخوانی‌ اندیشه‌های‌ دکتر سید جواد طباطبایی‌: اندیشه‌های‌ ایرانی‌ ۲، تهران‌، انتشارات‌ کویر، ۱۳۸۲؛ چاپ‌ دوم‌ ۱۳۸۳؛ چاپ‌ سوم‌ ۱۳۸۴؛ چاپ چهارم: ۱۳۸۸.
۶-۱-داریوش‌ شایگان‌ و بحران‌ معنویت‌ سنتی‌: اندیشه‌های‌ ایرانی‌ ۳، تهران‌، انتشارات‌ کویر، ۱۳۸۲؛ چاپ‌ دوم‌ ۱۳۸۵.
۷-۱-محمد علی‌ فروغی‌ و ساختارهای‌ نوین‌ مدنی‌: اندیشه‌های‌ ایرانی‌ ۴، تهران‌، انتشارات‌ کویر، ۱۳۸۴.
۸-۱-مجلس‌ اول‌ و نهادهای‌ مشروطیت‌ ـ صورت‌ مذاکرات‌، مصوبات‌، اسناد، خاطرات‌ و تاریخ‌ نگاری‌ دورة‌ اول‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌، تهران‌، نشر مهرنامگ‌، ۱۳۸۳.
۹-۱-آرامش دوستدار و هنر نیندیشیدن-رساله‌ای در تاریخ اندیشه۱، تهران، ۱۳۸۶.

۲-کتابهایی که با تصحیح و تحقیق منتشر شده‌اند:
۱-۲-الفیلسوف‌الفارسی‌ الکبیر، ابی‌ عبدالله‌ الزنجانی‌، مرکز انتشارات‌ دفتر تبلیغات‌ اسلامی‌، قم‌، انتشارات‌ دفتر تبلیغات‌ اسلامی‌، ۱۳۷۷؛ چاپ دوم: ۱۳۸۴.
۲-۲-حقوق‌ اساسی‌ یعنی‌ آداب‌ مشروطیت‌ دول‌، محمد علی‌ فروغی‌، تهران‌، انتشارات‌ کویر، ۱۳۸۲.
۳-۲-مفتاح‌التمدن‌ فی‌ سیاسةالمدن‌، میرزا محمد معین‌الاسلام‌ بهبهانی‌، تهران‌، نشر مهرنامگ‌، ۱۳۸۴.
۴-۲-حقوق بشری و بیان نامه حقوق شهر، میرزا سید ابراهیم، تهران، نشر شهاب، ۱۳۸۶.
۵-۲-خاطرات محمود وصال، تهران، نشر شهاب، ۱۳۸۶.
۶-۲-خاطرات به یغما رفته، داریوش همایون، ژانویه ۲۰۰۸.
۷-۲-چند مقاله تاریخی، فریدون آدمیت، تهران، نشر چشمه، ۱۳۸۸.
۸-۲-نامه‌های رسمی میرزا ملکم خان ناظم الدوله، تهران، نشر چشمه، ۱۳۸۸.
۹-۲-رسائل سیاسی، ثقة الاسلام تبریزی، تهران، نشر چشمه، ۱۳۸۹.
۱۰-۲-حقوق اساسی یا اصول مشروطیت، منصور عدل، تهران، نشر چشمه، ۱۳۸۹.
۱۱-۲-آئینه سکندری، میرزا آقاخان کرمانی، تهران، نشر چشمه، ۱۳۸۹.

۳-کتاب‌هایی که در اداره کتاب وزارت ارشاد اسلامی توقیف شده‌اند:
۱-۳-گزیده مقالات، محمد علی فروغی، انتشارات خجسته، ۱۳۸۶.
۳-۲- مجموعه آثار، میرزا فتحعلی آخوندزاده، نشر گستره، ۱۳۸۸.
۳-۳-تحولات فرهنگی-سیاسی در ایران معاصر، نشر ثالث، ۱۳۸۹.
۴-۳- رسائل سیاسی عصر مشروطیت، نشر ثالث، ۱۳۸۹.
۵-۳-صد سال اندیشه‌های ایرانی-جلد اول، نشر چشمه، ۱۳۸۹.

۴-آثار و تألیفاتی که آماده و یا در اختیار ناشر و در آستانه انتشار قرار دارند:
۱-۴-صدرالتواریخ، اعتمادالسلطنه، نشر چشمه، ۱۳۸۸.
۲-۴-گزیده تاریخ‌ انقلاب‌ ایران‌، محمد هاشم‌ محیط‌ مافی‌، نشر چشمه، ۱۳۸۹.
۳-۴-نامه‌های نایب السلطنه عباس میرزا، انتشارات بنیاد موقوفات افشار، ۱۳۸۹.
۴-۴-مکاتبات میرزا ملکم خان و میرزا علی خان امین الدوله، نشر ثالث، ۱۳۸۹.
۵-۴-سه رساله سیاسی، محمد امین رسول‌زاده، نشر ثالث، ۱۳۸۹.
۶-۴-فلسفه علوم اسلامی، نشر گستره، ۱۳۸۹.

۵-آثار و تألیفاتی که آماده انتشار و در اختیار خودم هستند:
۱-۵-منصور حکمت و کمونیسم دخالت گر کارگری-رساله‌ای در تاریخ اندیشه ۲، ۱۳۸۹.
۲-۵-پایان بنیادگرایی دینی و عصر پساانقلابی در اسلام سیاسی (با مطالعه موردی افکار حسینعلی منتظری) -رساله‌ای در تاریخ اندیشه ۳، ۱۳۸۹.
۳-۵-فروغ فرخزاد و ژرفکاوی هویت زنانه در شعر فارسی-رساله‌ای در تاریخ اندیشه ۴، ۱۳۸۹.
۴-۵-صدیقه دولت آبادی و هویت جنسی در ایران-رساله‌ای در تاریخ اندیشه ۵، ۱۳۸۹.
۵-۵-میرزا فتحعلی آخوندزاده پیشآهنگ مدرنیته در ایران-رساله‌ای در تاریخ اندیشه ۶، ۱۳۸۹.
۶-۵-احمد کسروی و تحول فرهنگی در ایران-رساله‌ای در تاریخ اندیشه ۷، ۱۳۸۹.
۷-۵-شاهزاده لیبرال عباس میرزا و بنیاد‌های مدرنیزاسیون در ایران-رساله‌ای در تاریخ اندیشه ۸، ۱۳۸۹.
۸-۵-حسن تقی زاده-رساله‌ای در تاریخ اندیشه ۹، ۱۳۸۹.
۹-۵-تاریخ معنویت-انسان و مساله استعلاء، ۱۳۸۹.
۱۰-۵-پایان سیاست و معمای امر سیاسی، ۱۳۸۹.
۱۱-۵-سی سال تاریخ اپوزیسیون ایرانیان در خارج، ۱۳۸۹.
۱۲-۵جهان واقعی انسانی، زندگی دیگر، اندیشه‌ای دیگر، ۱۳۸۹.
۱۳-۵-صد سال اندیشه‌های ایرانی-جلد ۲و ۳و ۴و ۵، ۹۰-۱۳۸۹.
۱۴-۵-راه کارگر و تاریخ مسائل نوین کمونیستی در ایران-رساله‌ای در تاریخ اندیشه ۱۰، ۱۳۹۰.
۱۵-۵-فراز و فرود آئین بهائیت در ایران، ۱۳۹۰.
۱۶-۵-فخرالدوله و امیر ارسلان-رمان، ۱۳۹۰.
۱۷-۵-اوباشان و زندانیان-رمان تاریخی، ۱۳۹۰.
۱۸-۵-لحظه‌های زندگی (مجموعه داستان کوتاه) ۱۳۹۰.
۱۹-۵-مردان عصیانگر-گفتمان فدائیسم-تاریخ و اندیشه سازمان چریکهای فدائی خلق ایران، رساله‌ای در تاریخ اندیشه ۱۱، ۱۳۹۰.
۲۰-۵-حزب مشروطه ایران و لیبرال دموکراسی بمثابه مشروطه نوین، رساله‌ای در تاریخ اندیشه ۱۲، ۱۳۹۰.
۲۱-۵-داریوش همایون و کشاکش با تجدد در ایران، رساله‌ای در تاریخ اندیشه ۱۳، ویراسته جدید (چاپ سوم)، ۱۳۹۰.